Ankara Üniversitesi Açık Ders Malzemeleri

KAYNAK: T. Yazıcı-A. N. Tokmak-M. Kanar, Eski İran Nesrinden Seçmeler, s. 3

از کتاب فرج بعد از شدّه

حکایت

دو تن گناهکار را نزد امیری بردند، یکی را دستور قتل داد و دیگری را که شراب خورده بود بفرمود تا تازیانه زنند. موکّلان خواستند که هر دو را از پیش او بیرون برند. آن شخص را که حد فرموده بود باز گشت و گفت: ایها الامیر مرا به دست شخصی دیگر فرمای تا حد بزنند. امیر گفت: چه تفاوت می کند؟ گفت: می ترسم که آن مرد غلط کند و او را از این سخن خنده آمد و بفرمود تا او را رها ساختند.